کد مطلب:301485 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157

فدک چیست؟


1- ابن منظور در لسان العرب گوید: «فدك القطن تفدیكا» یعنی پنبه را زد و از هم باز كرد. فدك دهكده ای در خیبر است و نیز گفته شده كه در ناحیه حجاز می باشد، در آن جا چشمه و نخلستانی است، خداوند آنرا به پیامبرش بخشیده علی علیه السلام گوید كه پیامبر آن را در زمان حیات خود به فاطمه رضی الله عنها بخشید.

2- قیومی در «المصباح المنیر» گوید: فدك شهری به فاصله دو روز راه تا مدنیه پیامبر می باشد و تا خیبر كمتر از یك منزل راه است این منطقه از جمله مواردی است كه خداوند آن را به پیامبرش بخشید و در دوران خلافت عمر، علی و عباس بر سر آن اختلاف پیدا كردند و علی گفت: پیامبر در زمان حیات خود آن را برای فاطمه و فرزندانش قرار داده است.

3- علامه شیخ فخرالدین طریحی در «مجمع البحرین» گوید: «فدك» با دو فتحه، دهكده ای از آبادیهای یهودیان است كه فاصله آن تا مدینه الرسول دو روز و تا خیبر كمتر از یك منزل است، و آن از جمله چیزهائی است كه خداوند به رسولش بخشید، این كلمه به صورت منصرف و غیر منصرف استعمال می شود، این آبادی به حضرت رسول اختصاص داشت زیرا آن حضرت به هماره علی علیه السلام آنجا را فتح كرد و هیچ یك از دیگر مسلمانها در فتح آنجا شركت نداشت و لذا عنوان فیئی را از دست داده و در ذیل كلمه «انفال» وارد شد هنگامی كه آیه شریفه «و آت ذاالقربی حقه» [1] نازل شد معنایش آن بود كه فدك را به فاطمه بده، حضرت فدك را به فاطمه بخشید، آن ملك تا بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در تصرف


حضرت فاطمه بود و به زور از او گرفته شد، علی علیه السلام حدود آن را بدینگونه مشخص كرد، یك طرفش كوه احد و مرز دیگرش عریش مصر و مرز دیگرش سیف البحر و مرز دیگر دومه الجندل - یعنی صحرای جندل.

4- مورخ بزرگ بلاذری گوید: در سال دویست و ده امیرالمومنین مامون عبدالله بن هارون الرشید، دستور داد فدك را به فرزندان فاطمه علیهماالسلام برگردانند و بدینگونه به قثم بن جعفر فرماندار مدینه نوشت:

«اما بعد، امیرالمومنین نسبت به موقعیت و مقامی كه در دین خدا و جانشینی رسول خدا و خویشاوندی كه نسبت به آن حضرت دارد سزاوارتر به آن است كه از سنت او پیروی كند... رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فدك را به دخترش فاطمه بخشید و آن را صدقه او قرار داد و این یك عمل ظاهر و معروف و شناخته شده ای بود كه در بین افراد خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هیچ گونه اختلافی در آن وجود نداشت از این جهت امیرالمومنین چنین مصلحت دیده است كه آن را به ورثه او برگرداند و بخاطر تقرب به خدا آن را تسلیم آنان گرداند...» [2] .

5- شیخ شهاب الدین، یاقوت حموی در «معجم البلدان» درباره ی فدك گوید: فدك (به تحریك و آخریش كاف)، ابن درید گفته است: «فدكت القطن تفدیكا» وقتی كه پنبه را از هم بازكنی، و فدك دهكده ای است در حجاز كه فاصله اش تا مدینه دو یا سه روز است، آن را خداوند متعال در سال هفت به صورت صلح به پیامبرش بخشید، داستان از این قرار بود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بعد از ورود به خیبر و فتح قلعه ها و دژها محكم آن، سه روز در آن جا ماند و حلقه محاصره را بر یهودیان سخت گرفت، آنان نمایندگانی نزد حضرت فرستاده و درخواست كردند كه به آنان اجازه دهد تا از آن سرزمین كوچ كنند، رسول خدا چنین اجازه ای را به آنان داد،


این خبر به اهل فدك رسید نماینده ای نزد حضرت فرستاده و درخواست كردند كه حضرت با آنان بر نصف میوه ها و اموالشان مصالحه كند، حضرت با تقاضای آنان موافقت فرمود، بنابراین فدك از جمله آبادیها و املاكی است كه به صورت جنگ و تاخت و تاز فتح نشده است و لذا به صورت خالصه ملك آن حضرت شد، چشمه ای جوشان و نخلستانی بزرگ با درختان خرمای فراوان در آن جا می باشد، و اینجا همان سرزمینی است كه فاطمه- رضی الله عنها- گفت كه رسول خدا آن را به من بخشیده، ابوبكر گفت: من برای این ادعا شهود و گواهانی لازم دارم، و آنجا دارای داستانی است...

6- تاریخ نویش مشهور محمد بن جریر طبری متوفای 310 گوید: ابن اسحق گفته: كنانه بن ربیع بن ابی الحقیق را كه گنجهای قبیله بنی النضیر در اختیار او بود نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آوردند، حضرت از او خواستند كه گنجها را به او نشان دهد، وی اظهار بی اطلاعی كرده و گفت آگاه نیستیم، مردی یهودی را نزد حضرت آوردند، اظهار داشت كه من دیدم كه هر روز صبح كنانه در اطراف این خرابه گردش می كند، حضرت روی به كنانه كرده و فرمود: اگر ثابت شد كه تو از آنها خبر داری سزاوار كشته شدن می باشی؟ گفت: آری، حضرت دستور داد خرابه را گود كنند مقداری از گنجها از زیر خاك بیرون آمد بعد بقیه اش را از او خواست، وی خودداری كرد، حضرت به زبیر بن عوام ماموریت داد كه او را آزار داده تا ناچار شود و آنچه را كه دارد بدهد، زبیر مرتب به سینها و می كوبید به طوری كه به حالت مرگ افتاد، بعد او را به محمد بن مسلمه تحویل داد وی او را به وسیله برادرش محمود بن مسلمه گردن زد. حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم اهالی خیبر را در قلعه های خودشان به نامهای وطیح و سلالم محصور كرد تا جائی كه یقین به هلاكت و نابودی خود كرده از حضرت درخواست كردند كه آنان را از آن جا كوچ دهد تا بدین وسیله خون خود را حفظ كنند.


حضرت با درخواست آنان موافقت كرد.

سپس پیامبر بر تمام اموال آنان دست گذاشته و نواحی شق، نطاه، كتیبه و تمامی دژها و قلعه ها را غیر از حصار «و طیح» و «سلالم» تصرف كرد، اهالی فدك كه از این ماجرا خبردار شدند نماینده ای نزد حضرت فرستاده و درخواست كردند كه همین رفتار را با آنان نیز داشته باشد و بدین وسیله خون و جانشان را حفظ كرده و دست از اموال خود برداشتند، حضرت با پیشنهاد آنان موافقت كرده فردی كه بین آنان و حضرت رسول وساطت می كرد محیصه بن مسعود هم پیمان قبیله بنی حارثه بود، هنگامی كه كار اهالی خیبر به انجام رسید از حضرت خواستند كه با آنان بر نصف اموالشان مصالحه كند و گفتند ما نسبت به این سرزمین از شما آشناتریم و بهتر می توانیم آن جا را آباد و سرسبز كنیم، حضرت بر مبنای نصف با آنان مصالح كرده قرار گذاشت كه این اختیار را داشته باشد كه هرگاه خواست آنان را از این سرزمین بیرون كند و حق اخراج آنها را داشته باشد، اهالی فدك نیز بهمین گونه با آن حضرت مصالحه كردند، خیبر فی ء مسلما ولی فدك حالصه رسول خدا بود زیرا آنان تاخت و تازی نسبت به آنجا نداشتند. [3] .

7- مورخ بزرگ عزالدین ابوالحسن معروف به ابن اثیر گوید: خیبر فی ء مسلمان ها و فدك خالصه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود زیرا آنان تاخت و تازی در آنجا نداشتند. [4] .

8- ابن ابی الحدید در ذیل نامه آن حضرت به عثمان بن حنیف شماره 45 گوید: ابوبكر گفت: ابوزید عمر بن شبه از حیان بن بشر، از یحیی بن آدم، از ابن ابی زائده، از محمد بن اسحاق، از زهری روایت كرده كه گوید، تعدادی


از اهالی خیبر در حصار خود باقی مانده و از رسول خدا درخواست كردند كه خونشان را نریزد و به آنان اجازه دهد تا از آن سرزمین كوچ كنند. حضرت با درخواست آنان موافقت فرموده اهالی فدك از این قرار داد خبردار شده و درخواست كردند كه با آن نیز بدین گونه رفتار شود حضرت با تقاضای ایشان نیز موافقت فرمود، و از آنجا كه فدك با قهر و غلبه و تاخت و تاز لشكر فتح نشده بود تمامی آن خالصه رسول خدا شد.

ابوبكر ادامه می دهد كه محمد بن اسحاق نیز گوید: بعد از آن كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از كار خیبر فارغ شد، خداوند در دل اهالی فدك ترس و رعب افكنده نماینده ای نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرستاده و درخواست كردند كه با آنان بر نصف اموال فدم مصالح كند، نماینده آنان در خیبر و یا در بین راه یا بعد از آنكه حضرت به مدینه آمدند به خدمت آن جناب رسید، حضرت با پیشنهاد آنان موافقت فرمود و از آنجا كه بدون تاخت و تاز تسلیم شده بودند فدك ملك خالصه رسول خدا شد. [5] .


[1] الاسراء 26.

[2] فتوح البلدان /46.

[3] تاريخ طبري 3/ 14.

[4] الكامل في التاريخ 3/ 221.

[5] الاسراء، 28.